به گزارش کانون سبحان، تصور بفرمایید، یک گروه کوهنوردی، بنای فتح یک قله سر به فلک کشیده صعبالعبور را داشته باشد و با تمام قوت و قدرت و تجهیزات کامل، حرکت را شروع و با سختی قله را فتح کنند و بالای قله سرود فتح پیروزی را باهم دم بگیرند و بعد از صرف چای و قهوه، برای نهار، مرغی که همراه آوردهاند کباب کنند، ولی همگی خواستار ران مرغ باشند و هیچکدام از خواسته خود دست نکشند و طرح خواستهشده، منجر به دعوا شود و شیرینی فتح قله را به قهر و ناراحتی تبدیل کنند.
سؤال این است که چگونه باید درباره این اکیپ کوهنوردی قضاوت کرد؟ حالا جریان انقلابی بعدازآن همه خوندل خوردنها و ذبح ارزشها پای امیال اشخاص و گروههای منافع طلب، میدانداری نامحرمهای غربگرا و بیهویتهای غرب گدا، توهینها و تعریض زدنهای رسانهها و سران اینها به مقدسات این مردم و… توسط مردم پای صندوقهای رأی که عقربزده شدهاند، بعضیها بیایند سر تصدی پستها و مسئولیتها قهر کنند و مدیریتها را زیر سؤال ببرند، قضاوت مردم درباره این افراد باید چگونه باشد؟
برای تصدی هر وزارتخانه، استانداری، فرمانداری، بخشداری و سایر مسئولیتها، یک نفر بیشتر نمیخواهد و امکان چینش مسئولیتها با قرعهکشی هم خندهآور است، بنابراین باید مسئولان بالادستی، اقدام به انتصاب افراد کنند؛ و این سیره مستمره عقلای عالم است.
و عاقلانه نیست کسانی که با کمپینهای کذایی سر زبانها افتادهاند بنای کارشکنی داشته باشند؛ این حرکتها مصداق بارز قدرتطلبی مذموم است که گفتمان انقلابی از آن بری و بیزار است.
هنوز مسئولان بالایی و میانی شروع به کارنکرده، توسط مدعیان انقلابی، باب انتقاد غیر سازنده را باز کنند، مگر جز این است که انتقاد یعنی تشخیص سره از ناسره؟!
هنوز سره و ناسرهای انجام نگرفته که منتقدین دلسوز آنها را از هم جدا کنند، باید حداقل یک سال به آنها فرجه داد و برای حفظ این گفتمان انقلابی و باز شدن گرههای کور و راه افتادن کارها، انتقاد کرد؛ و الا افراد هوچی گر وامانده، تن بهقاعده بازی نمیدهند و از آنها توقعی هم نیست.
آیا جوان بودن بعضی از مسئولان نقطهضعف است یاقوت؟ بدون شک بر اساس منویات مقام معظم رهبری از نقاط قوت است؛ و باید بستر را برای جوانها آماده کرد تا در کنار میانسالهای مجرب، کاردانی و کارایی به دست بیاورند، همگی معنای جوانگرایی از زبان آقا را شنیدیم و نباید جوانگرایی دوباره زیر سؤال برود؛ و این از عبرتهای تاریخ است که بعضیها برای اهداف قدرت طلبانه خود، جوان بودن اسامه را وسیله قراردادند و در سپاه اسامه شرکت نکردند، وهم چنین جوان بودن امام علی (ع) را سوژه قراردادند و تن به جریان غدیر ندادند.
اصولاً چرا نظامهای دنیا بحث بازنشستگی را بهصورت قانون، جدی میگیرند؟! به خاطر اینکه چرخه مدیریتها شکسته شود و افراد تازهنفس و پرانرژی، روی کار بیایند و اجرای برنامهها، شتاب بیشتری بگیرد.
درست است که ماهیت برخی مسئولیتها با سن و سال و تجربه گرهخورده است، از باب مثال ائمه جمعه که سروکارشان بار روح و روان مردم است، باید دارای آگاهی دینی بالا و تجربه و صاحبنفس باشد؛ والا بیمایه فطیر است و مردم حول محور آنها جمع نمیشوند و قانونگذارها هم باید، مراحل علمی و مدیریتی را پشت سر گذاشته باشند که بتوانند به مسئولیتهای ذاتی خود –که نظارت بر کار مسئولان و قانونگذاری باشد-ایفای مسئولیت کنند.
در پایان دو فراز از نهجالبلاغه، بهعنوان توصیههای امام علی (ع) را یادآور میشوم؛ امام علی (ع) در نامه ۷۲ میفرماید: «أَنَّ الدُّنْیَا دَارُ دُوَلٍ» دنیا خانه دگرگونیها است.
جوانهای امروز پیران فردا هستند و پستها و مسئولیتها هم پایدار نیست؛ دستبهدست بین افراد میگردد، همه ما باید به فکر نان باشیم، خربزه آب است؛ و امام (ع) در نامه ۶۹ میفرماید: «و اکثِر ذکرَ الموتِ و ما بعدَ الموتِ» مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به یاد آورید، سرمنشأ خیلی از اختلافات، ریشه در سست اعتقادی و فراموشی مرگ و معاد دارد.
لازم به ذکر است که این نکته بهصورت کلی مطرح شد و منظور شخص خاصی نیست، در استان ما (لرستان) بعضی از عزیزان که بار سنگین استانداری روی دوش آنها نیامد، در مرئی و منظر همگان به استاندار انقلابی تبریک و اعلام همکاری کردند و باید به اینها هم آفرین گفت.
انتهای پیام /