به گزارش کانون سبحان، بسیاری از متولدین دهه ۶۰ که دوران دفاع مقدس را لمس نکرده بودند و از خاطرات و مخاطرات آن دوران، تصاویر بسیار کمرنگی در ذهنشان دارند، با تماشای فیلمهای ژانر دفاع مقدس به آشنایی نسبی با آن مقطع از تاریخ دست یافتند.
جنگ در قاب تصویر، از جمله ژانرهای تعریف شده و تأثیرگذار سینمایی در سطح جهان است؛ گونهای که به دلیل جذابیتهای پنهان و آشکارش و همچنین لایههای عمیق و هدفمندش همواره مورد توجه موسسات معتبر فیلم سازی بوده است.
از سوی دیگر صادرات جهانی این گونه آثار، البته از نوع حرفهایاش، به معنای واقعی کلمه، تزریقکننده نگاه سیاسی و ایدئولوژیک کشور تولیدکننده هم هست. مثل فیلم «به وقت شام» که ازجمله فیلمهای سینمای دفاع مقدس و با مضمون مقاومت دربرابر تروریستهای تکفیری است که با رویکرد و زبانی جهانی تولید شده است. به همین دلیل هم در داخل کشور با استقبال گستردهای مواجه شد و هم در چند کشور خارجی، توانست با استقبال مقبولی همراه شود.
اما با وجود این موفقیتها، چرا باز هم فیلمهای حوزه دفاع مقدس کمتر در سینمای ما تولید میشود؟ وقتی فیلمی درباره داعش و مسائل منطقه روی پرده میرود و علاوهبر جنبه مثبت محتوایی از نظر اقتصادی نیز به رونق سینما کمک میکند و یا فیلمی مانند «تنگه ابوقریب» درباره بخشی کمتر گفته شده از جنگ تحمیلی و ایثارگریهای رزمندگان به نمایش در میآید و با واکنش مثبت جامعه همراه میگردد، چرا باز هم شاهد تردید مدیریت سینمایی در تولید این گونه آثار هستیم؟
این در حالی است که تقریبا هیچ مدیر فرهنگی یا سینمایی را نمیتوان در ایران یافت که در گفتار، خود را علاقهمند به تولید و حمایت از سینمای دفاع مقدس نشان ندهد. اما باز هم بسیاری از نهادهای دولتی و غیردولتی، دستانشان از فیلمهای دفاع مقدس خالی به نظر میرسد!
اقتصاد سینما در سالهای اخیر دچار رکود و شکست محسوس شده است و اقتصاد سینمای دفاع مقدس نیز از این قاعده مستثنی نیست. علاوه بر اینکه فیلمهای حوزه دفاع مقدس به دلیل صحنههای اکشن و استفاده از تجهیزات جنگی فیلمهای پرخرج تری نیز محسوب میشود.
یکی از مشکلات بزرگ تولید در سینمای دفاع مقدس این است که این آثار، بسیار پرخرج هستند و بدون هماهنگی با چند مرکز نظارتی حمایتی، تولید در آن ممکن نیست، بنابراین از آنجا که چنین شرایطی در این نوع سینما حاکم است.
یکی از مشکلات بزرگ تولید در سینمای دفاع مقدس این است که این آثار، بسیار پرخرج هستند و بدون هماهنگی با چند مرکز نظارتی حمایتی، تولید در آن ممکن نیست، بنابراین از آنجا که چنین شرایطی در این نوع سینما حاکم است. بحث حضور تهیهکنندگان خصوصی سینمای ایران در این ژانر یک موضوع محال است.
عدم توازن میان ذائقه مخاطبان و هزینههای تولید یک فیلم لاجرم ورود سرمایه گذاران برای مشارکت در ساخت آثار پرهزینه را سبب میشود. از همین رو حضور همه نهادها و سازمانهای مختلف که دغدغه فرهنگی و هنری دارند و علاقه مشارکت در تولید فیلم از خود نشان میدهد، امری کاملا منطقی و پذیرفتنی است.
نکته مهم دیگر، مدیریت سرمایهگذاری در سینمای دفاع مقدس است. یعنی دولت و نهادهای مختلف علاوهبر اینکه سرمایهگذاری لازم را انجام میدهند باید از روآوردن به نیروهایی که هزینه حرامکن هستند یا ارزش و عظمت سینمای دفاع مقدس را در چشم مردم پایین میآورند اجتناب کنند و برعکس، بستر را بر جذب نیروهای مهجور و دارای توانایی و تخصص سینمایی آماده کنند و آنها را مورد حمایت قرار دهند.
به طور کلی باید اذعان داشت که فیلمسازی در شرایط کنونی امری هزینه بر و به عبارت عامیانه گران است. استفاده از تکنولوژیهای جدید و تکنیکهای بصری باعث بالا رفتن هزینه فیلمها نسبت به دهههای گذشته شده است. افزایش دستمزدها و برخی متریال تولیدی نیز به این فزایندگی میافزاید.
از سوی دیگر عدم وجود سالنهای سینمایی کافی و مناسب و همچنین شیوههای ناصحیح پخش فیلم سبب میشود که در بیشتر اوقات درآمدی که از فروش بلیط عاید سازندگان شده با هزینههایی که برای ساخت آن اثر انجام میشود، همخوانی نداشته باشد و این عدم توازن فیلمسازان را به ساخت فیلمهای ساده و کم هزینهتر سوق میدهد. در این شرایط تصور کنید، مخاطبان سینما در آن واحد با مراجعه به اینترنت و ماهوارهها به جدیدترین و به روزترین آثار تصویری دسترسی دارند و میتوانند فیلمها و سریالهای روز جهان را با بالاترین کیفیت تماشا کنند.
انتهای پیام/