به گزارش کانون سبحان، نشستی با عنوان «مقاصد شریعت و همزیستی مسالمتآمیز» روز پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳ در هند برگزار شد.
مشروح این نشست به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مسیر فعالسازی مقاصد شریعت، نیازی جدى به برونرفت از چارچوبهای سنتی و گامنهادن در فضایی تخصصیتر، که با پیچیدگیهای عصر حاضر همخوانی داشته باشد، حس میشود.
این دگرگونی نیازمند تمرکزی ویژه بر وارد ساختن مقاصد شریعت در فقه اجتماع است. فقه اجتماع فقهی تخصصی است که به احکام شرعی مربوط به زیربناهای اجتماعی، از جمله کنشگری اجتماعی، نمادهای اجتماعی، نهادهاى اجتماعى، روابط اجتماعی، گروههای مرجع اجتماعى، هويت اجتماعى و…. میپردازد.
اگر بتوانیم مقاصد شریعت را با عمق، پویایی و اصالتی که فقه اجتماع از آن برخوردار است، به این حوزه تخصصی وارد کنیم، قادر خواهیم بود مفاهیم نوینی بیافرینیم که در حل مسائل روز نقشآفرین باشند.
به بیان دیگر، نگاهی تخصصی به مقاصد شریعت، افقهای تازهای از مباحث نو و ابتکارات فکری میگشاید، که میتواند در حل مسائل پیچیده اجتماعی و هدایت سیاستهای عمومی، همسو با منافع جامعه، مؤثر واقع شود و توانایی ما را در مواجهه با چالشهای عصر افزایش دهد.
چالشهای اجتماعی معاصر، ما را به سوی رویکردهای فقهی تخصصی سوق میدهد؛ دیگر رویکرد غیر تخصصی پاسخگوی پیچیدگیهای جامعه نیست. ازاینرو، ضروری است مقاصد شریعت را به گونهای نو بازآفرینی کنیم تا قابلیت تطبیق در عرصههای اجتماعی معاصر را داشته باشند.
چقدر تنگنظرانه است که مطالعات ما با رویکرد غیرتخصصی و عمومی محدود شود و نتواند با پیچیدگیهای عصر حاضر همسو گردد! ما نیازمند مباحثی نو هستیم که روح شریعت را در زندگی امروزی زنده کنند و آن را به ابزاری مؤثر در حل چالشهای اجتماعی بدل سازند. باید مقاصد شریعت را با جامهای از فقه تخصصی ملبس کنیم تا اثرات واقعی آن را در زندگی لمس نماییم.
▪︎ نظریه علامه طباطبایی متضمن لایههای سه گانه مقاصد شرع
علامه طباطبایی، که علاوه بر مقام فقه و تفسیر، فیلسوفی در متافیزیک و اندیشمندی در فلسفه اجتماعی بود، نظریهای در باب ترتیببندی مقاصد ارائه کرده است که با دقت به فعالسازی مقاصد در چارچوب فقه اجتماع میپردازد. این نظریه افقهای گستردهای را میگشاید و ما را از مواجهه کلی با مقاصد به فضایی تخصصیتر منتقل میکند، که مسائل اجتماعی را با عمق بیشتری بررسی کرده و آنها را با نیازهای روز همسو میسازد.
علامه در نظریه خود سه طبقه اساسی مطرح میکند و بر این باور است که هر طبقه بیانگر مقصدی بنیادین در دین است و نیازمند رعایت دقیق در ترتیب و ساختار میباشد؛ چرا که بدون رعایت این ترتیب، نظام کلی اجرای دین دچار اختلال میگردد.
این طبقات عبارتند از:
– طبقه اجتماعیات در اسلام
– طبقه عبادات
– طبقه معرفیات
این الگوی فقهی نیازمند فعالسازی تدریجی و همسو با هم است تا اثرات مثبت آن در جامعه تضمین شود. این سه طبقه به هم پیوستهاند و در صورت عدم رعایت ترتیب در فعالسازی، دین از توانایی خود در مدیریت مؤثر جامعه محروم خواهد شد.
علامه میگوید:
«قوانین اجتماعی در اسلام مقدمهای برای تکالیف عبادی است که به خاطر آنها مقصود شدهاند؛ و تکالیف عبادی نیز مقدمهای برای معرفت به خداوند و نشانههای اوست. هرگونه اختلال، تحریف یا تغییری در احکام اجتماعی اسلام منجر به فساد عبادات و فساد عبادات منجر به اختلال در امر معرفت خواهد شد.»
▪︎ شرح نظریه علامه
در این عبارت، علامه طباطبایی ساختار سهلایهای احکام اسلامی را تشریح میکند و نشان میدهد که هر لایه، مقدمهای برای لایه بعدی است و هرگونه اختلال در لایههای پایینتر، بر لایههای بالاتر اثر منفی خواهد گذاشت.
نخستین لایه، قوانین اجتماعی است که وظیفه تنظیم زندگی جمعی مسلمانان را دارد. علامه بیان میکند که اهمیت این قوانین در نقش زیربنایی آنهاست؛ یعنی برای ایجاد نظم اجتماعی و از خاستگاه این نظم اجتماعی، زیرساختی ضروری برای تحقق عبادت آرمانی در نظر گرفته میشوند. بنابراین، رعایت دقیق این احکام اجتماعی اولویتی اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که بیتوجهی به آنها مانع از تحقق دین در همه بخشهای آن میشود.
در لایه دوم، عبادت قرار دارد که خود مقدمه اى برای رسیدن به معرفت الهی بهشمار میروند. علامه تأکید دارد که عبادات مقدمهای برای دستیابی به سطح بالاتر یعنی معرفت هستند.
در بالاترین لایه، معرفت دینی عمیق به صورت عام و معرفت به خداوند به صورت خاص قرار دارد که غایت اصلی این سلسله مراتب است. این معرفت، شناخت و درک عمیق از خداوند و نشانههای او را شامل میشود.
▪︎ نظریه علامه و فقه الاولویات
به این ترتیب، علامه طباطبایی نوعی فقه اولویات اجتماعی را ارائه میکند که در آن احکام اجتماعی به عنوان پایه و شرط اصلی برای مراتب بالاتر در نظر گرفته شدهاند. رعایت این اولویتها تضمین میکند که ساختارهای اجتماعی صحیح و محکم، زمینه لازم برای انجام تکامل عبادی و سپس معرفتی پدید آید.
▪︎ وحدت اسلامی یکی از احکام اجتماعی اسلام
در این چارچوب، وحدت اسلامی به عنوان عنصر محوری در اجتماعیات اسلامی نقشآفرین است؛ چرا که این وحدت، بنیان هر تلاشی برای ساختن جامعهای پیوسته و عادلانه است. نبود وحدت به فروپاشی ارزشهای اجتماعی و فقدان عدالت، احسان و انصاف میانجامد.
علامه درباره آیات وحدت میگوید:
«یکی از بدترین کوتاهیها، بیاعتنایی محققان ما به بررسی این آیات شریفه است، با وجود فراوانی، اهمیت و پیوند آنها با حال امت و سعادت دنیوی و اخروی آن.»
نادیدهانگاشتن این آیات، ظلم به خویشتن و کوتاهی در حق امت است. هر آیه پیامی برای همبستگی و همیاری دارد. وحدت، حالتی است که باید در هر زمان و مکان تجربه شود؛ وحدتی که امنیت و آرامش را به ارمغان آورده و جامعهای سرشار از محبت و مودت بهپا میدارد.
/انتهای خبر